سیده خانم زنی سالخورده است که در جوانی همسر خود را از دست داده و برای گذران زندگی در خانه های مردم کار میکرد تا خرج سه فرزند خردسالش را درآورد.
مادر با زحمت و رنج فراوان جوانی خود را هزینه کرد تا دوپسر و دختر خود را در کنار خود نگه دارد و به سامان برساند. اکنون هر سه فرزند ازدواج کرده اند اما …
پسر کوچکتر خانواده بر اثر تصادف با ماشین دچار ضربه مغزی شده و شیرینی و نیروی جوانی وی همراه شده با تلخی و ضعف عارضه مغزی و غش و تشنج و در کنار مادر با همسر و دو فرزند کوچک روزگار میگذراند.
پسر بزرگتر هم مأمور شهرداری است و در نزدیکی منزل مادر ساکن است و با حداقل امکانات زندگی میکند.
چند سالی است که مادر توانی برای کار در خانه های دیگران را ندارد و در خانه محقر خود که به دخمه ای شبیه است در قشلاق شریف آباد ورامین با فقر و نداری دست و پنجه نرم میکند.
او گهگاه از این راه دور خود را به تهران میرساند و به خانه هایی که قبلا در آنها کار میکرده سری میزند بلکه مرهمی بر زخمهایش و کمکی برای ادامه زندگی بیابد.
سیده خانم که در جوانی در حمام های عمومی کار میکرده، مدتهاست از نعمت حمام در خانه خود بی بهره است و برای نظافت مجبورند به خانه داماد بروند.
وقتی سبد ارزاق ماه مبارک رمضان را به آنها رساندیم آرزوی او ساخته شدن یک حمام کوچک در گوشه حیات شش متری خانه اش بود.
با لطف خدا و همت برخی دوستان حمامی کوچک با هزینه تقریبی 20 میلیون ریال ساخته شد که این مبلغ امروز از محل کمکهای عمومی موجود در خیریه اهدا شد.
الحمدلله رب العالمین
برای گره گشایی از همه نیازمندان صلوات