سلام
این بار هم درخواست چند دقیقه صبر و همتی جانانه میکنیم.
وقتی به مادرشان گفتم شما که اوضاع مناسبی نداشتید چرا دخترها را عقد کردید؛ با لحنی بغض آلود و انگار از سوالم رنجیده باشد گفت: چه کار باید میکردم؟ میگذاشتم دخترانم در این جامعه سرگردان بمانند؟..” این را گفت و اشکش ریخت و من از سوالم شرمنده شدم.
پدر 62ساله آنها سالهاست کارگر ساده زیباسازی یکی از مناطق شهرداری است که حدود هشت ماه است برای حفظ آبروی خود و خانواده اش، دست زن و 4بچه اش را می گیرد و از تهران می رود.
آنها تا پیش از این مستاجر خانه ای محقر در محله کیانشهر بودند اما چون غالب ودیعه آنها (یعنی 5میلیون از هشت میلیون)متعلق به یکی از اقوام بوده و او هم سهم خود را طلب کرده بود، مجبور می شوند خانه را تخلیه کنند اما چون هماهنگ پول ودیعه شان خانه ای در تهران پیدا نمیکنند مجبور می شوند بار و بنه را به دوش گرفته و رهسپار رباط کریم شوند.
امروز آنها ساکن یکی از مناطق شهرستان رباط کریم هستند ولی مشکلات فراوانی آنها را رنج می دهد که یکی از آنها چشم به راه ماندن دخترهای خانواده است.
دختر بزرگترشان که 24سال سن دارد 2سال و دختر 21ساله دیگرشان بیش از یک سال است عقد کرده و معطل مانده اند برای تهیه چند قلم کالای اولیه زندگی برای رفتن سرخانه بخت.
پدر هرچه تلاش می کند اما فقط می تواند با سختی زندگی خود و همسر و چهار فرزندش را اداره کند. البته پسری 26ساله هم دارند که او هم عقد کرده اما نتوانسته روی پای خود بایستد و زندگی اش را مستقل تشکیل دهد.
پدر و مادر آن قدر خجالت کشیده اند از بچه هایشان که …
همت کنید برایشان 2سری جهیزیه تهیه کنیم تا جانی دوباره بگیرد زندگی شان
تذکر مهم:
در صورت عبور کمکها از سقف مورد نیاز صرف موارد بعدی خواهد شد.