گاهی روزمرگی و دغدغه های زندگی شخصی در این شهر پر از هیجانات کاذب باعث می شود افراد دردمند اطرافمان را نبینیم که با مشکلات کوچک و بزرگ دست و پنجه نرم می کنند تا شاید راهی برای رسیدن به ساحل آرامش و دوری از این همه هیاهو پیدا کنند.
حکایت امروز ما قصه پر از غصه دردها و رنج های مادر و فرزندی باقی مانده از یک زندگی مشترک ولی پرتلاطم است.
با اخراج پدر خانواده به جرم فساد از یک نهاد و جدایی مادر از وی و اصرارهای اطرافیان و عدم داشتن سرپرست باعث تشکیل زندگی جدید می گردد و سرنوشت غم انگیزی را برای مادر رقم می زند.
طمع «پدرخوانده» به منزل مسکونی متعلق به مادر و تصاحب اموال خانواده منجر به زیرفشار قراردادن بی امان مادر می گردد تا جایی که اقدام به ضرب و شتم فرزندان وی کرده و مادر زیر فشارهای بی امان ناپدری مجبور می شود منزل شخصی خود را به نام وی کند.
در همین اثنا دختر مبتلا به سرطان خون شده و پس از مدتی فوت می کند و بر رنج ها و آلام این مادر می افزاید تا جایی که به بیماری های متعدد جسمی و روحی مبتلا می گردد و او را راهی بیمارستان می نماید.
پس از مرخصی مادر از بیمارستان ، «پدرخوانده» از ورودش به منزل جلوگیری و مادر و فرزند پسر را تهدید به قتل می نماید.
بدین ترتیب مادر بیمار و فرزندی که تحصیلاتش را با هر مشقت تا مرحله کارشناسی ارشد رسانده آواره شهر پر هیاهوی تهران می گردند؛ در حالیکه سایه تهدید به قتل «پدرخوانده» بالای سرشان بود که فکر برگشت به خانه را نکنند.
مدتها با خفت و در منزل اقوام و آشنایان گذراندن و کم کم مورد بی مهری آنان نیز واقع شدند که مسبب این وضعیت را عدم مدیریت مادر می دانستند.
مدتی این سرگردانی و بلاتکلیفی ادامه داشت که با راهنمایی و کمک خیرین موفق به اجاره یک اتاقک زیر شیروانی بالای بام منزلی در افسریه شد و یک سالی را با وضعیت اسفناک (قطعی مکرر آب،گرما و رطوبت بیش از حد اتاق به دلیل فلزی بودن سقف) سپری کردند .
وضعیت موجود بیماری مادر را تشدید کرد و در این یک سال پول پیش که با کمک دوستان و خیرین تهیه شده بود صرف هزینه اجاره ماهانه گردید و چند ماهی هست صاحب خانه آنان را تهدید به تخلیه اتاق نموده و شرایط موجود را به مراتب پیچیده و بحرانی نموده است.
اکنون مادر به چندین بیماری مبتلا و وضعیت وی رو به وخامت بوده ، صاحبخانه از هر فرصت برای فشار به مادر استفاده می نماید ، وضعیت تحصیلی فرزند ناتمام مانده و هیچ محل در آمد حداقلی برای خانواده وجود ندارد.
کمک شما خیرین می تواند این خانواده را به زندگی امیدوار و آغازی باشد برای ورود به زندگی حداقلی و امرار معاش این عزیزان .
