سلام و خدا قوت
آقای اکبر. ق بیست سالی هست بابای مدرسه ست تا آبرودار خانواده اش را اداره کند.
هر روز با مهربانی از بچه های مدرسه استقبال و بعد هم بدرقه می کند اما چه کند که بغضی در گلو دارد.
او یکی از دو دخترش که 20سال دارد و دانشجوی رشته کامپیوتر است، عقد کرده اما هر روز خانواده داماد اصرار میکنند که عروس را ببرند اما او هنوز نتوانسته است حتی کمترین وسیله ای برای جهیزیه دخترش تهیه کند.
بابای 50ساله در حال حاضر در دبیرستان دخترانه ح. در منطقه 2آموزش و پرورش شهر تهران بهمراه خانواده صبورش ساکن است و تنها حدود پانصدهزار تومان درآمد دارد.
راستی ازچند وقت پیش سرفه های شدید امانش را می برد و وقتی به پزشک مراجعه میکند بعد از آزمایشات متعدد متوجه می شوند که او دچار جراحات شیمیایی ناشی از حضور در جبهه های جنگ در سال62 است.
وقتی سراغ مدارک پزشکی و جانبازی اش را میگیریم می گوید چون آن زمان خیلی ها شرایطشان از من بدتر بود موضوع را پیگیری نکردم…
همت کنید برای دختر این بابای مهربان جهیزیه ای تهیه و هدیه کنیم در تلافی مهربانی و ایثارش
تذکر مهم:
در صورت عبور کمکها از سقف مورد نیاز صرف موارد بعدی خواهد شد.
لینک: