سلام به دوستان بزرگوار و نازنین
یکی از دوستانی که در اردوهای جهادی و مناطق محروم فعالیت خوبی دارند، موردی را حدود یک ماه پیش به همت معرفی کردند که حسب نوبت، فرصت معرفی و فراخوان برای آن وجود نداشت لکن به دلیل ضرورت و اهمیت بحث و بر اساس درخواست این برادرعزیز، این مورد به استحضار اعضای عزیز می رسد.
“اکبر. ز فرزند چ. دانشجوی ترم دوم دانشگاه پیام نور میناب است که چند ماه پیش در پی پیدا شدن غده ای در گردنش و سپس مراجعه به دکترهای شهر و پاره شدن آن غده مدام دچار تشنج شده و دست چپش تقریبن از کار می افتد.
برای همین نمی تواند ادامه تحصیل دهد و انصراف داده و به محل زندگی اش در روستای سردشت بشاگرد نزد مادرش برمیگردد.
او و مادرش بی سرپرست هستند. اکبر مددجوی کمیته امداد و تحت پوشش بیمه روستایی است که مجموعا 40 هزار تومن در ماه دریافت می کنند.
البته تا قبل از بیماری با نان و خرمایی شکم خود را سیر می کردند اما خرج درمانش بالغ بر چند ملیون تومان شده تا حالا که تماما از اشنایان و همسایه ها و فامیل قرض کرده اند. لازم به ذکر است که این مبلغ در منطقه محروم بشاگرد مبلغ زیادی است.
حالا دیگر پولی برایشان باقی نمانده و برای درمان و ادامه تحصیل و حتی ادامه ی زندگی خود و مادر پیرش نیاز فوری به کمک مالی دارد.
کد مددجویی- شماره بیمه درمانی و مدارک پزشکی و شخصی ایشان در نزد خیریه همت محفوظ است.
+++
با توجه به اهمیت و فوریت موضوع، از محل کمکهای عمومی موجود در خیریه، مبلغ یک میلیون تومان به رابط محترم اهدا گردید.
سلام به دوستان بزرگوار و نازنین
یکی از دوستانی که در اردوهای جهادی و مناطق محروم فعالیت خوبی دارند، موردی را حدود یک ماه پیش به همت معرفی کردند که حسب نوبت، فرصت معرفی و فراخوان برای آن وجود نداشت لکن به دلیل ضرورت و اهمیت بحث و بر اساس درخواست این برادرعزیز، این مورد به استحضار اعضای عزیز می رسد.
“اکبر. ز فرزند چ. دانشجوی ترم دوم دانشگاه پیام نور میناب است که چند ماه پیش در پی پیدا شدن غده ای در گردنش و سپس مراجعه به دکترهای شهر و پاره شدن آن غده مدام دچار تشنج شده و دست چپش تقریبن از کار می افتد.
برای همین نمی تواند ادامه تحصیل دهد و انصراف داده و به محل زندگی اش در روستای سردشت بشاگرد نزد مادرش برمیگردد.
او و مادرش بی سرپرست هستند. اکبر مددجوی کمیته امداد و تحت پوشش بیمه روستایی است که مجموعا 40 هزار تومن در ماه دریافت می کنند.
البته تا قبل از بیماری با نان و خرمایی شکم خود را سیر می کردند اما خرج درمانش بالغ بر چند ملیون تومان شده تا حالا که تماما از اشنایان و همسایه ها و فامیل قرض کرده اند. لازم به ذکر است که این مبلغ در منطقه محروم بشاگرد مبلغ زیادی است.
حالا دیگر پولی برایشان باقی نمانده و برای درمان و ادامه تحصیل و حتی ادامه ی زندگی خود و مادر پیرش نیاز فوری به کمک مالی دارد.
کد مددجویی- شماره بیمه درمانی و مدارک پزشکی و شخصی ایشان در نزد خیریه همت محفوظ است.
+++
با توجه به اهمیت و فوریت موضوع، از محل کمکهای عمومی موجود در خیریه، مبلغ یک میلیون تومان به رابط محترم اهدا گردید.