سلام به همه؛ خدا قوت
چند هفته قبل بود که یکی از دوستان عزیز که دستی بر آتش امور خیریه داره، موردی را معرفی کرد. به دلیل شدت مشکلات این خانواده ازش خواهش کردم گزارش مفصل تری از شرح مشکلات این خانواده برام تهیه کند. متنی که از نظرتان می گذرد گزارشی کوتاه از مشکلات این خانواده نیازمند و آبرودار است:

“این گزارش، شمایی کلی از معیشت و زندگی خانواده آقای محمود … فرزند محمد به کد ملی … متولد 1322 است که ساکن محله خزانه تهران است.

آقا محمود ازدوران جوانی مشغول به حرفه بنایی بوده و بدلیل نداشتن پدر از همان ابتدا مسئولیت خانواده پدری هم بعهده ایشان بوده است. وی پس از به سامان رساندن خواهران و برادران خود خدمتگزار مادر پیر و بیمار خود هم بوده بطوریکه مادر ایشان بعلت داشتن تومور مغزی سالها زمین گیر بوده و تا زمان فوت، آقا محمود و همسرش از ایشان نگهداری می کردند.

پس از فوت مادر و با اینکه همه خانواده هر یک به نوعی زیر دین ایشان بوده اند اما متاسفانه زمزمه هایی مبنی بر مطالبه ارث پدری شنیده شد چرا که در تمام این سالها در یک اتاق از خانه قدیمی پدری ساکن بوده که هم اکنون هر یک از خواهران و برادران وی مترصد گرفتن سهم الارث خود هستند.

بنای مهربان اما خسته خزانه نشین، متاسفانه از همان سالهای گذشته حق بیمه پرداخت نکرده و به تبع آن در حالی که امروز به مزایای بیمه نیازمند است، از مزایای آن محروم است.

سن و سال بالا اول بعضی ماجراها از جمله بیماری هاست. با کم شدن توان کار و همچنین بروز حادثه ای  در حین کار دچار از کارافتادگی شد. پس از این حادثه (افتادن از داربست ساختمانی) دچار شکستگی در ناحیه کمر و وارد شدن ضربه شدید می شود. پس از این حادثه رفته رفته دچار بیماری کلیوی نیز شد که البته در همان ابتدا تشخیص داده نشده بود.

تا امروز 11 سال است که از کارافتادگی گریبان اقا محمود را گرفته و بیش از 2 سال هم هست که با شدت گرفتن مشکل کلیه بطور مرتب و 3 نوبت در هفته دیالیز میشود.

متاسفانه با اوج گرفتن مشکلات جسمانی ایشان و فشار مشکلات مالی تنها توانستند از طریق تک پسر خود- که البته پسر ایشان نیز وضع مالی چندان مساعدی ندارد- تحت پوشش بیمه درمانی قرار گیرد که البته فقط بخش کوچکی از هزینه ها را کاهش می دهد چرا که در کنار دیالیز، ایشان نیاز به استفاده از داروهایی است که تحت پوشش بیمه نبوده و در هر نوبت دیالیز هزینه بسیاری را تحمیل به آنها تحمیل می کند. از جمله این داروها آمپول ایتریکس 4000، سرم قندی، قرص کارنیتین و حدود دوازده مورد داروی دیگر است که بعضا مشمول بیمه نبوده و به طور متوسط ماهیانه نزدیک به 300-400 هزار تومان هزینه دربردارد.

همسر ایشان خانم معصومه … نیز در تمام این سالها و با بودن سختی های بسیار به خوبی درکنار مرد خود بوده ولی لازم به گفتن نیست که فی نفسه نگهداری از بیمار سبب بروز خستگی های مفرط و درنهایت بیماری میشود . کما اینکه این خانم نیز حال و روز چندان خوشتری نسبت به شوهر خود ندارد.

البته این پدر و مادر دو دختر متاهل دیگر نیز دارند که یکی از آنها ساکن شهرستان بوده و دیگری نیز در حد توان سعی در نگهداری از والدین خود دارد ولی بهر حال نه توان مالی چندانی دارد و نه امکانی خاص.

این خانواده  با داشتن این شرایط سخت با اینکه به مراکزی همچون کمیته امدام امام معرفی شدند اما کمک چندانی را دریافت نکردند علی الخصوص که حتی با  شروع قانون هدفمندی یارانه ها همان مقرری  60 هزار تومان که دوماه یکبارپرداخت میشد نیز قطع گردید چرا که از سوی کمیته جواب می گرفتند که در مناطق جنوب خانواده های تحت پوشش زیاد بوده و امکانات حمایتی اندک است.

چندباری هم از طریق مراجعه حضوری به ریاست جمهوری  و یا حتی ارایه نامه به شهرداری جهت دریافت کمک اقدام کرده اند که هنوز نتیجه ای عاید آنها نشده است.”

ان شاءالله که با استمداد از حضرت باریتعالی توفیق کمک رسانی و در نتیجه خشنود نمودن این بندگان خدا نصیبمان گردد.